مراحل کلاسیک و استاندارد قابل پیش بینی برای انتخاب انواع راه حل های نرم افزاری پیشرفته سازمانی
سرپرست گروه تخصصی نرم افزارهای پیشرفته سازمانی انجمن انفورماتیک ایران
مدیرعامل شرکت مشاوران فناوری اطلاعات آگاهان
مشاور و مدرس فرایندگرایی، انتخاب راه حل های نرم افزاری؛ و تحول دیجیتالی سازمان ها
این طرح پیشنهادی در شهریورماه سال 1389 تدوین شده است. در صورت نیاز به اطلاعات دیگر یا مقاله های جدید، لطفاً به وب گاه نگارنده https://saeidemami.irمراجعه نموده یا برای نگارنده پیام بفرستید. استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منبع مجاز است. لیکن حق انتشار مقاله همواره برای سعید امامی محفوظ است.
پیشگفتار
در قرن بيست و يكم و در شرايط سخت و پيچيده رقابتي حادث شده، سازمان هايي موفق هستند كه از انواع فناوري ها، خصوصاً از فناوري اطلاعات، به بهترين شكل ممكن و در جهت تحقق اهداف راهبردي و رقابتي سازمان خود بهره مي جويند.
در اين راستا و خصوصاً در يك دهه گذشته، بهره گيري از انواع راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني همانند برنامه ريزي منابع سازمان (ERP) مديريت ارتباط با مشتريان (CRM)، مديريت زنجيره تأمین (SCM)، سيستم هاي مديريت دانش (KMS)، هوش كسب وكار (BI) و ...، مدتي است كه در دستورکار مدیران ارشد سازمان ها قرار گرفته است؛ اما متأسفانه تجربيات گذشته بيانگر آن است كه معمولاً سازمان ها بدون انجام مطالعات اوليه كافي و قبل از آماده سازي سازمان خود براي جذب این گونه فناوري ها، اقدام به انتخاب راه حل مي نمايد و به همين دليل نيز با مشكلاتي روبرو مي گردند.
در اين مقاله تلاش شده است كه با توجه به تجربيات چندين ساله قبلي و با تکیه بر پژوهش هاي انجام شده، مراحل اوليه قابل پيش بيني (تا قبل از عقد قرارداد) براي ارزيابي و انتخاب این گونه راه حل ها به اختصار بيان گردد.
مرحله اول : تعريف مسئله
در ابتداي راه و بهنگامی كه بهره گيري ازاین گونه راه حل ها در سازمان ها مطرح مي گردد، ضروري است كه از طريق برگزاري سمينار و خصوصاً برگزاري جلسه با مديريت ارشد سازمان دلايل كلي، ضرورت ها و نياز به این گونه سيستم هاي پيشرفته، تعريف و معلوم گردد.
در این راستا بايستي پاسخ سؤالات زير براي مديريت ارشد سازمان روشن گردد:
- دغدغه هاي اصلي سازمان چيست و نقش فناوري اطلاعات در كاهش يا حل اين دغدغه ها كدام است؟
- پس از انتخاب و پياده سازي يك راه حل نرم افزاري پيشرفته سازماني (همانند ERP) قرار است چه نتايجي در سازمان كسب شود؟
- تائید نمونه گواهينامه دوره (كارفرما - مشاور)
- اثربخشي استفاده از اين راه حل نرم افزاري پيشرفته سازماني چيست و چگونه مي توان آن را ارزيابي نمود؟
- حدود بودجه قابل پيش بيني و نرخ بازگشت سرمايه این گونه پروژه ها را چگونه مي توان ارزيابي و مديريت نمود؟
مرحله دوم : ارزيابي آمادگي سازماني (EAA Readiness)
اصولاً هدف از اجراي پروژه هاي جذب نرم افزارهاي پيشرفته سازماني، افزايش ظرفيت اجرا در سازمان و كسب موفقيت بيشتر در نتايج است.
متأسفانه اكثر سازمان ها زمان و هزينه زيادي را صرف انتخاب این گونه راه حل ها مي نمايند، با هزينه زياد نسبت به توسعه و اصلاح زیرساخت های فناوري اطلاعات اقدام مي نمايند و حتي از مشاوران گران قیمت به هنگام پياده سازي سيستم ها بهره مي جويند، ولي به دلايل متعدد، تعداد زيادي ازاین گونه پروژه نه تنها در ايران، بلكه در سطح جهان، يا با شكست مواجه مي شوند و يا در حد مطلوب و با اثربخشي كافي به اجرا در نمي آيند.
يكي از دلايل مهم شكست راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني عدم توجه به ميزان آمادگي سازماني است. اين تجربه بارها تكرار شده است كه ما گران ترين و بهترين مربي فوتبال را بدون توجه به شرايط جذب و مهيا نمودن شرايط موفقيت، به استخدام درآورده ايم و درنهایت نه تنها به اهدافمان نرسيده ايم، بلكه با نتايج ضعيف تر، سرخوردگي را نيز به وضع موجود اضافه نموده ايم.
لذا براي جذب پروژه هاي EAA، خصوصاً در سازمان هاي بزرگ، پيشنهاد مي گردد كه با شناخت كلي وضع موجود (خصوصاً از منظر شناسايي ميزان آمادگي سازمان براي جذب EAA) و از طريق تشكيل چند كارگاه گروهي (با حضور جمعي مديران و كارشناسان واحدهاي مختلف ذی ربط در اجراي پروژه EAA) و به صورت كار تيمي (همانند اجراي پروژه هاي EFQM) ميزان آمادگي آن سازمان، مورد ارزيابي و اندازه گيري قرار گرفته و سپس انواع طرح هاي بهبود (پروژه هاي بهبود) تهيه و پيشنهاد گردد. ارزيابي آمادگي سازماني از 8 محور زير مي تواند انجام پذيرد:
محور رهبري
از اين منظر ميزان آمادگي رهبري و مديريت ارشد سازمان براي اجراي پروژه، خصوصاً از منظرهاي: داشتن اطلاع كافي از مزايا و معايب پروژه، آشنايي با شرايط موفقيت و شكست پروژه، اثربخشي و نتايج پروژه؛ و خصوصاً نحوه مشاركت و حمايت مديريت ارشد در اجراي پروژه، مي تواند بررسي شود.
محور راهبردي (استراتژي و اهداف)
از اين منظر نقش EAA در تحقق اهداف استراتژيك سازمان، در تحول سازماني و همسو بودن اجراي آن با استراتژي هاي سازمان؛ و در برنامه استراتژي فناوري اطلاعات سازمان، مي بايستي مورد ارزيابي قرار گيرد.
محور فرايند
با توجه به اينكه يكي از اصلي ترين و غیرقابل انکارترین ويژگي راه حل هاي نرم افزارهاي پيشرفته، همانند ERP، فرايندگرا بودن آن است، لذا از منظر فرايند و فرايندگرايي نيز بايستي ميزان آمادگي سازمان مورد ارزيابي قرار گيرد.
آيا سازمان ظرفيت حركت به سمت مديريت فرايندي را دارد يا خير؟ و اگر سازمان آماده نيست، براي مهياسازي سازمان چه بايد كرد؟
محور منابع انساني
يكي از مهم ترين دلايل شكست پروژه هاي EAA، عدم آمادگي كاركنان و فرهنگ سازمانی براي جذب EAA است. لذا ضروري است آمادگي كاركنان براي جذب EAA، هم از منظر فرهنگ سازمانی و هم از منظر فرهنگ انفورماتيكي، مورد ارزيابي قرار گيرد.
محور مديريت منابع و اطلاعات
راه حل هاي EAA يك راه حل نرم افزاري براي مديريت منابع و اطلاعات سازمان هستند تا مديريت با تکیه بر آن بهينه ترين تصميم گيري ها را در زمان مناسب (سريع) اخذ نمايد.
طبيعتاً بهترين راه حل ها، اگر فاقد اطلاعات مطلوب و كافي باشند به نتايج مطلوب دست پيدا نخواهند كرد.
لذا تحليل وضعيت اطلاعات موجود، شناسايي كمبودهاي اطلاعاتي و ارائه راهكار براي برطرف كردن آن، نحوه انتقال اطلاعات به سيستم هاي جديد، خصوصاً شناسايي مدل ها و روش هاي برنامه ريزي منابع (با تکیه بر اطلاعات) در حوزه هاي مختلف سازماني، از نكات مهمي است كه قبل از هرگونه انتخاب راه حل های EAA بايستي بدان توجه گردد.
محور زيرساخت هاي فناوري اطلاعات
طبيعتاً با توجه به اينكه این گونه راه حل هاي مديريتي، مبتني بر فناوری اطلاعات هستند، لذا ضروري است كه زيرساخت هاي مناسب و كافي (نه كم و نه زياد) براي اجراي آن در سازمان مهيا باشد
ارزيابي و شناخت وضع موجود و ارائه راهكار براي رسيدن به حداقل هاي موردنیاز در وضع مطلوب، باعث مي گردد كه این گونه پروژه ها به هنگام اجرا با مشكل زيرساخت مواجه نشوند.
محور سيستم هاي اطلاعاتي سازمان
به طورقطع هر سازماني در حال حاضر از تعداد زيادي سيستم هاي اطلاعاتي جزيره اي و يا يكپارچه و احياناً با بسترهاي متفاوت تكنولوژيكي، بهره مي جويد.
ارزيابي وضعيت فعلي سيستم هاي اطلاعاتي موجود و ميزان آمادگي و چگونگي انتقال از سيستم هاي موجود به سيستم هاي مطلوب، از موارد خيلي مهمي است كه حتماً بايستي مورد ارزيابي قرار گرفته و براي انجام بهينه آن طرح هايي در دست اجرا باشد.
محور مديريت پروژه
متأسفانه در ايران يكي از عوامل خيلي مهم در شكست پروژه ها، عدم توجه جدي به مديريت پروژه است. اين امر صرفاً از طريق بندهاي قرارداد اجرايي نمي گردد و اگر سازمان ها آمادگي لازم را نداشته باشند، قبل از اجراي این گونه پروژه ها بايستي از طريق آموزش و راهكارهاي ديگر، ظرفيت اجرايي سازمان ها را براي مديريت پروژه هاي بزرگ افزايش داد.
مرحله سوم : تهيه طرح جامع انفورماتيك يا برنامه استراتژيك فناوري اطلاعات
انتخاب و پياده سازي راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني از پروژه هاي پرهزينه و خصوصاً زمان بر و ريسك پذير است كه به طورقطع بايستي با تفكر كافي انتخاب و پياده سازي شوند.
لذا در سازمان هاي بزرگ توصيه مي گردد، كه ابتدا با تدوين برنامه استراتژيك فناوري اطلاعات، محدوده پروژه، نحوه انتخاب راه حل؛ و خصوصاً نتايج قابل انتظار از اجراي پروژه را تعريف نموده و معلوم نمايند كه اجراي این گونه پروژه ها چه نقش و اثري در اجرايي شدن هرچه مطلوب تر اهداف استراتژيك سازمان دارد.
براي تهيه اين برنامه ضروري است كه سازمان از 4 منظر زير مورد ارزيابي قرار گيرد.
شناسايي و تحليل استراتژي هاي سازمان
برنامه استراتژي فناوري اطلاعات به طورقطع بايستي هماهنگ با برنامه استراتژيك كلان سازمان و برنامه استراتژيك كسب وكار سازمان تهيه و تنظيم گردد.
شناسايي و تحليل وضعيت فعلي فناوری اطلاعات در سازمان
در این خصوص نيز بايستي ظرفيت ها و خصوصاً محدوديت هاي اجرايي موجود شناسايي شوند تا در طراحي وضع مطلوب مدنظر قرار گيرند.
شناسايي و تحليل آخرين دستاوردهاي فناوري اطلاعات در جهان
با توجه به رشد سريع فناوري اطلاعات در جهان، طبيعي است كه به هنگام طراحي وضع مطلوب بايستي به بهترين شكل ممكن از آخرين فناوري هاي اطلاعاتي بهره جست.
شناسايي نحوه استفاده اثربخش از فناوري اطلاعات توسط رقبا
به طورقطع فناوري اطلاعات يكي از ابزارهاي مهم مديريتي است كه در شرايط رقابتي قرن بيست ويكم مي تواند از منظرهاي گوناگون (سرعت، كاهش هزينه ها، تصميم گيري هاي به هنگام و مؤثر، توسعه نام تجاري، ارتباط مؤثر با مشتريان و...) به رقابتي تر شدن سازمان ها كمك كند.
لذا همواره بايستي از اين منظر رقبا مورد ديده باني قرار گيرند و در بدو امر با استراتژي پيرو بودن ، مؤثرترین راهكارهاي مورد بهره برداري توسط رقبا را به كار گرفت و سپس با استراتژي پيش رو بودن ، با كمك اين فناوري نسبت به ايجاد مزيت هاي رقابتي جديد اقدام نمود.
مرحله چهارم : مدل انتخاب نرم افزارهاي پيشرفته سازماني
ازآنجایی که خريد راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني فرايندي پرهزينه، معمولاً زمان بر (خطر از دست دادن فرصت ها) و با ريسك بالا همراه است. لذا موضوع موفقيت آميز بودن این گونه پروژه ها براي سازمان ها از اهميت فراواني برخوردار است.
ازاین رو ضروري است كه پس از ارزيابي آمادگي سازماني؛ و تهيه برنامه استراتژي فناوري اطلاعات و كسب اطمينان كافي از خريد این گونه راه حل ها، با بهره گيري از يك مدل معتبر و كاربردي (و خصوصاً بومی شده و قابل اجرا در ايران) نسبت به انتخاب این گونه راه حل ها اقدام نمود.
براساس مدل پيشنهادي زير (كه مي تواند مبناي تهيه RFP قرار گيرد) كليه معيارهاي (انواع سرفصل هاي) قابل پيش بيني جهت ارزيابي نرم افزارهاي بزرگ و پيشرفته در 9 گروه و به شرح آمده در زير طبقه بندي شده اند.
مقياس اجزاي كمي محصول با تکیه بر ليست كاركردي (Feature list)
اصلي ترين معيارها براي مقايسه نرم افزارهاي پيشرفته سازماني، تهيه ليست كاركردي (Feature list) تفصيلي فرايندها و شناسايي قابليت هاي موردنیاز و مورد انتظار كارفرما و مقايسه آن با قابليت هاي هريك از راه حل هاي پيشنهادي است.
این گونه ليست هاي كاركردي كه اصولاً مي توانند در 4سطح و با تکیه بر چارچوب طبقه بندي فرايندهاي APQC و الگوبرداري از ليست كاركردي شركت هاي معتبر همانند SAP و ORACLE تهيه گردند، بيش از 1000كاركردكاركرد تفصيلي را مدنظر دارند كه ابتدا بايستي با نيازهاي سازمان تطبيق داده شده و سپس مبناي ارزيابي فروشندگان راه حل قرار گيرد.
ارزيابي فروشندگان يا شركت كنندگان در مناقصه از اين منظر، اصولاً بيشترين امتياز را دارد و اين مقياس مهم ترين شاخص ارزيابي است.
مقياس اجزاء كيفي محصول (از جنبه هاي فرايندي و بهروش ها)
از طريق اين معيارها جنبه هاي كيفي محصول يا نرم افزارهاي پيشرفته هريك از فروشندگان، با يكديگر مقايسه مي شود.
جنبه هايي همانند: شاخص هاي كليدي عملكرد (KPI) تعریف شده در محصول، موتورهاي جريان كار، به كارگيري بهروش ها، بهره گيري از ابزارهاي با سورس باز، سطح يكپارچگي، يكپارچگي بانك اطلاعاتي، يكپارچگي ماژول هاي هم ارز، يكپارچگي فرايند، قابليت يكپارچگي با ديگر نرم افزارهاي كاربردي، زمان پاسخگويي و امثال آن
ارزيابي كيفيت محصول از جنبه هاي استاندارد
از طريق اين معيارها انواع راه حل هاي نرم افزاري مختلف از منظر رعايت شاخص هاي مطرح شده در استاندارد ISO9126 و از جنبه هاي عمومي و كيفي مي تواند مورد ارزيابي قرار گيرد.
جنبه هايي همانند: مشخصه هاي كاركردي (صحت، قابليت كار، انطباق، امنيت، ...) قابليت اطمينان (بلوغ، دامنه مجاز خطاها، قابليت بازسازي و...)، قابليت استفاده (قابل فهم بودن، قابل يادگيري بودن، عملي بودن و...)، كارايي، قابل نگهداري بودن، قابليت جابجايي داشتن و امثال آن
ارزيابي محصول از جنبه كاربر
از طريق اين معيارها، كاربر پسند بودن نرم افزارهاي كاربردي با يكديگر مقايسه مي گردند.
همانند: انعطاف پذيري، ارتباط دوستانه با كاربر داشتن، بومی سازی، كاركردهاي تحليل، ابزارهاي گزارش ساز و ...
تكنولوژي بكار گرفته شده در توليد محصول و محيط اجرا
از طريق اين معيارها، تكنولوژي بکار گرفته شده در توليد محصول مي تواند مورد ارزيابي قرار گيرد. همانند: پلات فرم سخت افزاري، سيستم عامل، موتورهاي پایگاه داده ها، پروتكل شبكه و ارتباطات، تجارت الكترونيك و يكپارچگي با اينترنت، ابزارهاي توسعه، سيستم پشتيبان، بلوغ تكنولوژي، معماري سازماني، امنيت و ...
كيفيت و ارائه خدمات و پشتيباني از محصول
از طريق اين معيارها نحوه پشتيباني از محصول توسط فروشنده يا پياده كننده راه حل مورد ارزيابي قرار مي گيرد. همانند: پشتيباني محصول اوليه (تحت ليسانس)، پشتيباني دوره اي، آموزش، مستندسازي، سرعت ارائه خدمات، پشتيباني مشاوره اي و آموزشي، ميزان تعهد و جريمه هاي ديركرد و ...
جنبه پياده سازي و مديريت پروژه
يكي از مهم ترين معيارهاي ارزيابي شركت هاي توليدكننده و مجري انواع راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني، روش مديريت پروژه است ازجمله مواردي هم چون متدولوژي پياده سازي، مديريت زمان پياده سازي هريك از مراحل، كنترل پروژه، استانداردهاي مديريت پروژه و امثال آن
هزينه و قيمت گذاري محصول
در خريد راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني، فقط بخشي از هزينه ها مربوط به قيمت خود محصول است. این گونه پروژه ها هزينه هاي ديگري را نيز به سازمان تحميل مي نمايند كه بايستي مورد ارزيابي قرار گيرد. همانند: مخارج مشاوره، هزينه خريد ليسانس (برحسب كاربر و به تفكيك هر ماژول)، هزينه زيرساخت، هزينه اصلاحات، هزينه پياده سازي، هزينه انتقال اطلاعات، هزينه آموزش، هزينه محصولات جانبي موردنیاز، هزينه نصب و راه اندازي، هزينه نظارت و هزينه هاي متغير ساليانه (هزينه تمديد ليسانس، هزينه نگهداري ساليانه سيستم بومی شده، هزينه تغييرات ساليانه، هزينه توسعه زيرساخت و ...)
جنبه فروشنده
از طريق اين معيار فروشندگان راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته از منظر ماندگاري، سابقه فعاليت، داشتن برنامه هاي راهبردي، شهرت، سهم و قدرت نفوذ در بازار، داشتن توانايي هاي پرسنلي، فني، مالي، تجربيات قبلي، تعداد گواهي نامه هاي معتبر دريافتي، امتياز شورايعالي انفورماتيك و امثال آن مورد ارزيابي قرار مي گيرند.
مرحله پنجم : برگزاري مناقصه و انتخاب برنده مناقصه
اصولاً با توجه به اهميت و هزينه اجرايي این گونه پروژه ها، ضروري است كه با تکیه بر موارد آمده در مرحله چهارم اين گزارش يك RFP جامع و گسترده تهيه و تنظيم شده و از طريق مناقصه عمومي يا محدود به مورد اجرا درآيد. البته اين امر عمدتاً در ايران رايج بوده و معمولاً در خارج از كشور براي این گونه پروژه ها مناقصه برگزار نمي گردد و صرفاً يك تيم كارشناسي به ارزيابي و نهايتاً انتخاب يكي از راه حل ها مي پردازد.
در هر صورت پيشنهاد كلي در ايران، برگزاري يك مناقصه سه مرحله اي و به شرح زير است:
ارزيابي عمومي شركت كنندگان و تهيه ليست كوتاه
در اين مرحله از مناقصه در چارچوب RFP كلي و يا طرح كلي پروژه (ليست كاركردي گسترده اي كه بيش از هزار موضوع است در اين مرحله از مناقصه ضرورت ندارد كه توزيع گردد) و براساس فراخوان محدود يا عمومي، اطلاعات فني، تجربيات، روش کار، محيط اجرا، كيفيت محصولات شركت كنندگان مورد پرسش قرار گرفته و با تکیه بر يك روش حذفي و امتيازي تعداد محدودي شركت (حدود 7 شركت) انتخاب مي گردند.
در اين مرحله ابتدا شركت هايي كه اصولاً فاقد صلاحيت حداقل مي باشند (مثلاً رتبه شوراي عالي انفورماتيك آن از 3 بيشتر است، يا سابقه تأسیس شركت از X سال كمتر است و ...) حذف شده و سپس با يك سيستم امتيازدهي، تعداد محدود پیش بینی شده در ليست كوتاه انتخاب مي گردند
ارزيابي فني شركت كنندگان
در مرحله دوم هريك از شركت هاي ليست كوتاه از 3 منظر زير و با دقت مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت:
- بازديد از محل شركت
- بازديد از محل يكي از مشتريان اصلي شركت و ديدن سيستم هاي در حال اجرا
- نمايش راه حل مشتري در محل كارفرما و براساس چند سناريوي از قبل تعریف شده
- حذف شركت هايي كه در اين مرحله از ارزيابي، فاقد صلاحيت تشخيص داده شوند
ارزيابي نهايي شركت كنندگان
سپس با تکیه بر ارزيابي هاي انجام شده در مرحله قبل، RFP اوليه نهايي شده و براي اخذ توصيه هاي اجرايي و اعلام قيمت براي شركت هاي داراي صلاحيت ارسال مي شود.
اصولاً سيستم امتيازدهي براساس تقسيم امتيازها به دو بخش فني و قيمت مي باشد (مثلاً 70% امتياز فني و 30% امتياز قيمت) كه پس از باز كردن پاكت قيمت ها (با توجه به محاسبه امتيازهاي فني) در همان جلسه محاسبه شده و برنده مناقصه اعلام مي گردد.
همكاري با كارفرما براي عقد قرارداد
مرحله ششم : نظارت بر اجرای پروژه
معمولاً پروژه هاي مرتبط با مديريت دانايي (پروژه هاي خدمات مديريتي) در ايران، همانند انتخاب انواع راه حل هاي نرم افزاري پيشرفته سازماني (EAA: Enterprise Advance Application)، عمدتاً به دليل نبود مهندس يا مشاور ناظر، با مشكلات و معضلات اساسي روبرو مي گردد.
اين در حالي است كه در كشورمان، از ديرباز براي بخش هايي از صنعت، همانند ساختمان سازي، كه به طورقطع بسيار ساده تر و غیراستراتژیک تر از بخش هاي مديريت دانايي بوده ، همواره از داشتن مهندس ناظر بهره مند بوده است.
اهميت اين امر به قدری است که شوراي عالي انفورماتيک نيز در تدوين گزارش نظام مهندسي و استانداردهاي توليد و توسعه نرم افزار (بخشنامه نماتن) که در سال 1383 تهيه شده است، به نقش ناظر و ضرورت انتخاب آن تأکيد ورزيده است.
با توجه به اهميت موضوع، برخي از نکات مهم بخشنامه نماتن ذيلاً آمده است.
کليات
اطمينان از تأمین خواسته هاي کاربران (كارفرما) در يک پروژه نرم افزاري و تطبيق مراحل توليد نرم افزار از ديدگاه مهندسي با طرح ها و برنامه هاي از قبل تعیین شده و انجام پروژه براساس شرايط اختصاصي پيمان و رفع موانعي كه درهرصورت موجب اختلال در روند اجرائي پروژه مي شوند داراي اهميت فوق العاده اي مي باشد.
ناظر پروژه نرم افزاري از سوئي به عنوان امين و نماينده كارفرما بر روند اجرای پروژه و فعالیت های پيمانكار براساس طرح هاي مديريتي پروژه نظارت داشته و از سوي ديگر شئونات حرفه اي وي ايجاب مي نمايد تا بهنگام لزوم، از منابع کارفرما و پيمانکار به طور يکسان و در جهت کامل تر انجام شدن پروژه حمايت نمايد.
حساسيت وظايف ناظر در پروژه هاي نرم افزاري و ضرورت نظارت بر پروژه هاي مذكور با توجه به اين مطلب كه روند تكميل و پيشرفت اين پروژه ها به صورت فيزيكي قابل لمس و ارزيابي نبوده و تجديد عمليات فني جهت رفع نارسائي هاي سيستم در انتهاي كار مستلزم پرداخت هزينه هاي سنگين كمي و كيفي مي باشد بيشتر آشكار مي گردد. در ادامه با بيان اهداف و سازمان انجام كار نظارت به تشريح مسئوليت ها و وظايف ناظر پرداخته مي شود.
طرح نظارت
به منظور انجام درست وظايف پيمانکار براساس طرح هاي مديريتي پروژه، ناظر پروژه در ابتدا مبادرت به تهيه يک طرح نظارتي مي نمايد. اين طرح شامل کليه فعاليت ها و خدماتي خواهد بود که پيمانکار در چارچوب قرارداد و پيوست هاي آن موظف به انجام آن خواهد بود.
پيمانکار در طي مدت انجام کار موظف به رعايت استانداردهاي تدوین شده در طرح نظارت مي باشد.
نکته اي که بايد به آن توجه داشت این است که ناظر پروژه وظيفه نظارت بر انجام درست وظايف پيمانکار براساس طرح هاي مديريتي پروژه را خواهد داشت و فرض بر این است که نيازها به درستی شناسايي شده اند زيرا ناظر پروژه مسئوليتي در قبال شناخت نادرست نيازها ندارد ولي بااین حال همواره سعي مي نمايد در صورت مواجهه با هرگونه مشکل علاوه بر اينکه آن مشکل را به کارفرماي پروژه اطلاع مي دهد، سعي بر ارائه راه حلی جهت رفع مشکلات به وجود آمده نيز بنمايد. ذكر اين نكته ضروري است كه براي ارائه راه حل مناسب در حالت اخير، لازم است كارفرما در ابتداي كار شرايطي را فراهم آورد تا از طريق كميته كاربران و مطالعه ميداني گروه نظارت به اهداف كلي كار اشراف پيدا كند.
اهداف نظارت
اهداف عمده اي كه در فرآيند نظارت بر پروژه هاي نرم افزاري بايد مدنظر قرار گيرند را مي توان به صورت زير دسته بندي كرد:
- قابليت رديابي (Trace ability)
- درستي (Correctness)
- اعتبار (Validity)
- كفايت (Sufficiency)
- سازگاري (Consistency)
- يكنواختي (Uniformity)
- امكان پذيري (Feasibility)
- نگهداشت پذيري (Maintainability)
فعاليت هاي نظارت بر پروژه
فرآيند صحت سنجي و اعتبار سنجي از عمده ترین فرآيند هاي نظارت بر توسعه هر سيستم اطلاعاتي است كه به منظور حصول اطمينان از انطباق فرآورده ها با نيازهاي کاربران پروژه و همچنين صحت و كفايت فرآيندهاي اصلي توسعه سيستم اجرا مي شود. اين فرآيند از دو رشته فعاليت هاي زير تشكيل مي شود:
صحت سنجی
صحت سنجي عبارت است از بررسي و كنترل سازگار بودن فرآورده ها و محصولات هر مرحله، گام و يا فعاليت در زیست چرخ توليد و توسعه نرم افزار، با ورودي هاي آن مرحله، گام و يا فعاليت. به عبارت دیگر در هر فعاليت صحت سنجي، صحت خروجي هاي هر مرحله با فرض صحت ورودي هاي همان مرحله بررسي مي شود.
فعاليت هاي صحت سنجي عبارت اند از:
- مميزي
- بازبيني
اعتبار سنجي
اعتبارسنجي عبارت است از سنجش و بررسي تطابق فرآورده هاي هر مرحله، گام و يا فعاليت در زیست چرخ توليد و توسعه نرم افزار، با نيازها و انتظارات اوليه كاربران نهايي سيستم.
فعاليت هاي اعتبارسنجي عبارت اند از:
- بازنگري مشترک
- آزمون پذيرش
مسئوليت ها و وظايف ناظر
- حصول اطمينان از اينکه پيمانکار در طول مدت انجام پروژه کليه کنترل هاي لازم کمي و کيفي را در چارچوب تفاهم براي تهيه محصولي با کيفيت مطلوب انجام مي دهد
- حصول اطمينان از اينکه فرآورده هاي پروژه ها مطابق با استانداردها و کيفيت توافق شده تهيه مي شود.
- حصول اطمينان از اينکه پيشرفت پروژه در چارچوب مدت زمان مورد توافق صورت گرفته و پيمانکار اقدامات لازم را در چارچوب طرح زمان بندی پروژه به عمل مي آورد.
- حصول اطمينان از اينکه کارفرما به موقع از خطرات پروژه و نقاط ضعف پيمانکار مطلع مي شود.
- بررسي و ارزيابي طرح هاي مديريتي ارائه شده از سوي پيمانکار پروژه
- بررسي و ارزيابي و اعلام نظر در خصوص فرآورده هاي مياني و نهايي پروژه
- بررسي و ارزيابي اصلاحات ناشي از بازنگري فرآورده ها و طرح ها و در صورت لزوم برگزاري جلسات لازم براي رفع مشکلات مورد مشاهده
- مشارکت در طراحي سناريوهاي آزمون با عوامل کارفرما و نظارت بر اجراي آن
- نظارت بر انجام آزمون پذيرش کارفرما
- تهيه گزارش هاي مرحله اي براي مدير پروژه کارفرما اعم از گزارش پيشرفت کار، گزارش هاي مميزي و...
- کمک به پيمانکار در تهيه قالب مستنداتي که بايد به کارفرما تحويل گردند.
- مشارکت در ارزيابي نهايي سيستم هاي ساخته شده توسط پيمانکار از نظر ميزان تحقق اهداف کارفرما
- انجام هماهنگي هاي لازم بين کارفرما و پيمانکار
- نظارت بر آموزش و به کارگیری مؤثر پرسنل پيمانکار پروژه
- بررسي و اظهارنظر در مورد هرگونه پيشنهاد رسيده در مورد تغيير در قرارداد
- ارائه گزارش هاي مرحله اي به مدير پروژه کارفرما در خصوص عملکرد و نارسايي هاي احتمالي حاصل از قصور وي در اجراي تعهداتش